LOVELY GIRLS

Lovely Girls

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 148
بازدید کل : 6265
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 263
تعداد آنلاین : 1





hollywoodsprincesse آپلود سنتر عکس رایگان آيکـُن هاي ِ دختره

Create your flash banner free online متين بدترين پسر دنيا
Vale Worst Boy آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره

آيکـُن هاي ِ دختره


جمله های زیبای انگلیسی

 

The best cosmetic for lips is truth
زیباترین آرایش برای لبان شما راستگویی

for voice is prayer
برای صدای شما دعا به درگاه خداوند

for eyes is pity
برای چشمان شما رحم و شفقت

for hands is charity
برای دستان شما بخشش

for heart is love
برای قلب شما عشق

and for life is friendship
و برای زندگی شما دوستی هاست


No one can go back and make a brand new start
هیچ کس نمیتونه به عقب برگرده و همه چیز را از نو شروع کنه

Anyone can start from now and make a brand new ending
ولی هر کسی میتونه از همین حالا عاقبت خوب و جدیدی را برای خودش رقم بزنه


God didn’t promise days without pain
خداوند هیچ تضمین و قولی مبنی بر این که حتما روزهای ما بدون غم بگذره

laughter, without sorrow, sun without rain
خنده باشه بدون هیچ غصه ای، یا خورشید باشه بدون هیچ بارونی، نداده

but He did promise strength for the day, comfort for the tears
ولی یه قول رو به ما داده که اگه استقامت داشته باشیم در مقابل مشکلات،
تحمل سختی ها رو برامون آسون میکنه

and light for the way
و چراغ راهمون میشه

Disappointments are like road bumps, they slow you down a bit
نا امیدی ها مثل دست اندازهای یک جاده میمونن
ممکنه باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشن

but you enjoy the smooth road afterwards
ولی در عوض بعدش از یه جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد

Don\'t stay on the bumps too long
بنابر این روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکن

Move on
به راهت ادامه بده

When you feel down because you didn\'t get what you want just sit tight and be happy
وقتی احساس شکست میکنی که نتونستی به اون چیزی که می خواستی برسی
ناراحت نشو

because God has thought of something better to give you
حتما خداوند صلاح تو رو در این دونسته و برات آینده بهتری رو رقم زده

When something happens to you, good or bad
وقتی یه اتفاق خوب یا بد برات میافته همیشه

consider what it means
دنبال این باش که این چه معنی و حکمتی درش نهفته هست

There\'s a purpose to life\'s events
برای هر اتفاق زندگی دلیلی وجود دارد

to teach you how to laugh more or not to cry too hard
که به تو میآموزد که چگونه بیشتر شاد زندگی کنی و کمتر غصه بخوری
You can\'t make someone love you
تو نمیتونی کسی رو مجبور کنی که تو رو دوست داشته باشه

all you can do is be someone who can be loved
تمام اون کاری که میتونی انجام بدی
اینه که تبدیل به آدمی بشی که لایق دوست داشتن هست

the rest is up to the person to realize your worth
و عاقبت کسی پیدا خواهد شد که قدر تو رو بدونه

It\'s better to lose your pride to the one you love
بهتره که غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری از دست بدی تا این که

than to lose the one you love because of pride
کسی رو که دوست داری به خاطر غرورت از دست بدی

We spend too much time looking for the right person to love
ما معمولا زمان زیادی رو صرف پیدا کردن آدم مناسبی برای دوست داشتن

or finding fault with those we already love
یا پیدا کردن عیب و ایراد کسی که قبلا دوستش داشتیم میکنیم

when instead
باید به جای این کار

we should be perfecting the love we give
در عشقی که داریم ابراز میکنیم کامل باشیم

Never abandon an old friend
هیچوقت یه دوست قدیمیت رو ترک نکن

You will never find one who can take their place
چون هیچ زمانی کسی جای اون رو نخواهد گرفت


When people talk behind your back, what does it mean
وقتی مردم پشت سرت حرف میزنن چه مفهومی داره ؟

Simple! It means that you are two steps ahead of them
خیلی ساده ! یعنی این که تو دو قدم از اون ها جلوتری

So, keep moving ahead in Life
پس، در زندگی راهت رو ادامه بده

نويسنده: Minas تاريخ: یک شنبه 18 تير 1391برچسب:جمله های زیبای انگلیسی, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

WILLIAM SHEAKSPER


Three sentences for getting success

1-Know more than other

2-Work more than other

3-Expect less than other

 

WILLIAM SHEAKSPER

-سه جمله برای کسب موفقیت:

1-بیشتر از دیگران بدان.

2-بیشتر از دیگران کار کن.

3-کمتر از دیگران انتظار داشته باش .

ویلیام شکسپیر



 

نويسنده: Minas تاريخ: یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

ترجمه هاي مختلف انگليسي ( بسم ا... الرحمن الرحيم )


 

ترجمه هاي مختلف  انگليسي ( بسم ا... الرحمن الرحيم )

 

 

 

 

1 – ترجمه ي الكساندر راس ( 1649 )

 

In the Name of God, gracious and merciful.

 

 

 

2 – ترجمه ي جرج سيل ( 1734 )

 

IN THE NAME OF THE MOST MERCIFUL GOD.

 

 

 

3 – ترجمه ي رادوِل ( 1861 )

 

In the Name of God, the Compassionate, the Merciful.

 

 

 

4 – ترجمه ي پالمرِد ( 1880 )

 

In the name of the merciful and compassionate God.

 

 

 

5 – ترجمه ي عبدالحكيم ( 1905 )

 

By the name of Allah, the All-providing and the most Merciful God.

 

 

 

6 – ترجمه ي محمد علي ( 1917 )

 

In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.

 

 

 

7 – ترجمه ي غلام سرور ( 1929 )

 

( We commence ) with the name of God. The most Merciful ( to begin with ), The most Merciful ( to the end ).

 

 

 

8 – ترجمه ي يوسف علي ( 1934 )

 

In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.

 

 

 

9 – ترجمه ي ريچارد بِل ( 1937 )

 

In the name of Allah, the Merciful, the Compassionate.

 

 

 

10 – ترجمه ي آربِري ( 1955 )

 

In the name of God, the Merciful, the Compassionate.

 

 

 

11 – ترجمه ي شير علي ( 1955 )

 

In the Name of Allah, the Gracious, the Merciful.

 

12 – ترجمه داوود ( 1956 )

 

In the Name of Allah, the Compassionate, the Merciful.

 

 

 

13 – ترجمه ي عبدالمجيد دريابادي ( 1957 )

 

In the Name of Allah, the Compassionate, the Merciful.

 

 

 

14 – ترجمه ي مير احمد علي ( 1964 )

 

In the name of God, the Beneficent, the Merciful.

 

 

 

15 – ترجمه ي ظفرالله خان ( 1971)

 

In the name of Allah, Most Gracious, Ever Merciful.

 

 

 

16 – ترجمه ي هاشم امير علي ( 1974 )

 

In the name of Allah the Rahman the Rahim.

 

 

 

17 – ترجمه ي محمد اسد ( 1980 )

 

IN THE NAME OF GOD, THE MOST GRACIOUS, THE DISPENSER OF GRACE.

 

 

 

18 – ترجمه ايروينگ ( 1985 )

 

In the name of God, the Mercy-giving, the Merciful.

 

 

نويسنده: Minas تاريخ: پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

color idioms

color idioms

Black

Black as coal:                               شدیداً تاریک یا پلید و شیطانی

[Her heart is black as coal.]

قلب سیاهی دارد.

Black as the night:                        شدیداً تاریک

[My bedroom is always Black as the night.]

اتاق خوابم همیشه تاریکه.

Black out:                                    بی‌هوش کردن، از هوش بردن

[High elevation tends to make me black out.]

بلندی حالمو بد می‌کنه.

Black out:                                   خاموشی مطلق (بر اثر قطع برق)

[The electricity went off and caused a black out.]

برق رفت و همه جا خاموش شد.

(to) Black list someone:               کسی را در لیست سیاه گذاشتن

[He can't find work because he was black listed.]

 نمی‌تونه کار پیدا کنه چون اسمش رفته تو لیست سیاه.

    *معادل [black ball someone] هم به همین معناست. سابقه لیست سیاه به دوره مک کارتی برمی‌گردد. در آن زمان هر کس تصور می‌شد کمونیست است نامش را در لیست سیاه می‌نوشتند و سپس او را می‌کشتد.

(to) Give someone a black eye:     کبود کردن چشم کسی

[I made a comment his friend and he gave me a black eye!]

در مورد دوستش یه چیزی گفتم اونم محکم کوبید پای چشمم.

Black and white:                           پلیس، ماشین پلیس

[A black and white pulled up to the curb.]

یه اتومبیل پلیس کنار جاده توقف کرد.

 

  *سابقاً در بعضی از جاها ماشین‌های پلیس سیاه و سفید بوده است به همین دلیل گاهی اوقات از این اصطلاح برای خود پلیس هم استفاده می‌کنند.

Blue

What in blue blazes? :                   از سر تعجب و ناراحتی

[What in the blue blazes is going here?]

وای خدای من، این جا چه خبره؟

Blue:                                            افسرده، غمگین

[I'm feeling sort of blue.]

امروز حال خوشی ندارم، پکرم.

Out of the blue:   یکهو از جایی خارج شدن                        

[The other driver appears out of the blue.]

آن یکی ماشین معلوم نیست از کجا پیداش شد.

Gray

Gray area:                                    موضوع گنگ و مبهم

[I'm having trouble answering you because that's a gray area.]

برای جواب دادن به سوال شما مشکل دارم چون سوالتان گنگ و مبهم است.

Gray matter:                                 مغز،مخ،هوش

[I don't know why he makes such stupid mistake; I guess he just doesn't have much gray matter.]

نمی‌دونم او چرا همچین اشتباه احمقانه‌ای کرد، فکر می‌کنم اصلاً مخ نداره.

Green (v)

Green:                                          تازه‌کار

[I wouldn't hire him if I were you, He's really green.]

اگه جای شما بودم استخدامش نمی‌کردم، واقعاً تازه‌کاره.

(to look) Green around the gills:      مریض و ناخوش به نظر رسیدن

[What's wrong with you? You look green around the gills.]

چته؟ ناخوش به نظر میای.

   *این عبارت برای ماهی‌ها استفاده می‌شد و gill به آبشش ماهی می‌گویند و وقتی دور آبشش ماهی سبز باشد معلوم می‌شود ماهی مریض است و قابل خوردن نیست... اما حالا دیگه در مورد آدما هم استفاده می‌شود.

Green with envy:                            به شدت حسادت کردن

[When I told her the news, she was absolutely green with envy.]

وقتی خبر را بهش گفتم کاملا معلوم بود از حسادت داره می‌ترکه.

Pink

In the pink:    سرحال بودن                               

[You look you're in the pink today.]

امروز خیلی سرحال و قبراق به نظر می‌رسی.

Pinky:   انگشت کوچک                                       

[He always wears a ring on his pinky.]

همیشه تو انگشت کوچیکش یه حلقه داره.

Tickled pink:                                  هیجان زده

[When H heard about your new job, I was tickled pink.]

وقتی خبر کار تازه‌ات را شنیدم خیلی هیجان زده شدم.

Purple

Purple passion:                              آرزو داشتن، به شدت علاقمند بودن

[I have purple passion to become an actor.]

آرزو دارم بازیگر بشم.

Red

Beet red:                                        خیلی قرمز، شدیداً سرخ

[She turned beet red from embarrassment.]

از تعجب رنگ لبو شد.( این اصطلاح را خود ما ایرانی‌ها هم می‌گوییم.)

Catch someone red-handed:             سر بزنگاه مچ کسی را گرفتن

[I know he's guilty. I caught him red-handed.]

می‌دانم گناهکاره. خودم سر بزنگاه مچشو گرفتم.

(To) paint the town red:   مهمانی رفتن              

[We are going to paint the town red tonight.]

امشب داریم می‌ریم مهمونی.

Red:                   کمونیست                                             

[I think he's a Red.]

فکر کنم اون یه کمونیسته.

Red hot:                                          فوق العاده

[The team is red hot.]

اون تیم معرکه‌اس.

Red neck:                                        متعصب، مرتجع

[His father is a real redneck.]

پدرش واقعاً آدم متعصبیه.

(To) see red:                                    عصبانی شدن

[When I saw her with someone else, I saw red!]

وقتی او را با یکی دیگه دیدم خونم به جوش آمد.

White

White-lie:                                          دروغ مصلحتی

[I didn't want to go to work today, so I told my boss a white lie.]

امروز نمی‌خواستم برم سرکار، این بود که به رئیسم یه دروغ مصلحتی گفتم.

Yellow:

                                             ترسو

[You're not going to confront her? What are you, yellow?]

نمی‌خوای باهاش روبرو بشی؟ چی هستی؟ یه بزدل؟

 

منبع:http://davari55.blogfa.com  

 

نويسنده: Minas تاريخ: چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

Idioms
اصطلاحات مربوط به رنگها
 
اصطلاحات متداول

 

 

ضرب المثلهای متداول و مفید

 

اصطلاحات پزشکی

 
موزش و تحصیلات

 
عشق و دوستی

 
 دیگر اصطلاحات حیوانات میوه ها غذاها و ..... بصورت تصویری

 

http://www.nbvcxz.blogfa.com/post-90.aspx

نويسنده: Minas تاريخ: چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

*چند اصطلاح و ضرب المثل پر کاربرد*

 

from the cradle to grave ز گهواره تا گور دانش بجوی

easy come, easy go باد آورده را باد میبرد

no news is Best news بیخبری خوش خبری ست

third time lucky تا سه نشه بازی نشه

be the thin end of the wedge تخم مرغ دزد شتر دزد میشود

every cloud has a silver lining در نا امیدی بسی امید است

a liar ought to have a good memory دروغگو کم حافظه است

 outstay one's welcome کنگر خوردن و لنگر انداختن

be more catholic than the pope= کاسه داغ تر از آش

more royalist than the king

curiosity killed the cat فضول را بردند جهنم

the biter bit دست بالای دست بسیار است

nothing ventured,nothing gained نابرده رنج گنج میسر نمیشود

 bussiness is business حساب حساب است کاکا برادر

practice makes perfect کار نیکو کردن از پر کردن است

The cat dreams of mic شتر در خواب بیند پنبه دانه

(tell) a cock and bull story قصه حسین کرد شبستری گفتن

smell fishy کاسه ای زیر نیم کاسه است

Horses for courses  هر کسی را بهر کاربی ساخته اند

A big head has a big ache هر که بامش بیش برفش بیشتر

Keep up with the joneses چشم و هم چشمی کردن

Knock sth down چوب حراج به چیزی زدن

The miles of God grind slowly (but they grind exceeding small) چوب خدا صدا ندارد

Put a spoke in sb’s wheel چوب لای چرخ کسی گذاشتن

Cry wolf چوپان دروغگو

What’s cooking? چه کاسه ای زیر نیم کاسه است

Accidents can happen حادثه خبر نمیکند

Account for حساب پس دادن

 Sweet nothing حرف های صد من یه غاز



 

 

 

 

نويسنده: Minas تاريخ: دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

Terms for you

A proper / right charley:                       هالو

 

Once in a while:                                  هر از چند گاهی

 

Horses for courses:                              هر کسی را بهر کاربی ساخته اند

 

A big head has a big ache:ش                    هر که بامش بیش برفش بیشتر

 

Go with the ride:                                 هم رنگ جماعت شدن

 

East, West, home’s best:                     هیچ کجا خانه خود آدم نمیشود

 

Tells tales:                                            یک کلاغ چهل کلاغ کردن

 

 Hit the jackpot:                                  یک شب پول دار شدن

 

bully for sb(me, you,…):                        دمت گرم   

 

a white lie:                                         دروغ مصلحت آمیز

 

a necessary evil:                                  آش کشک خاله ات است بخوری پایت است نخوری پایت است

 

have a friend at court:                          آشنا/پارتی داشتن

 

well-fixed/-heeled/-off:                         آدم خر پول

 

actions speak louder than words:           به عمل کار بر آید به سخنرانی نیست    

 

at all cost:                                          به هر قیمتی

 

 

نويسنده: Minas تاريخ: دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

Welcome to my homepage!!! نظر یادت نره

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to minas.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com